پیام روز جهانی کتاب کودک 2014

 

پیام روز جهانی کتاب کودک 2014 / 1393 را خانم شیوون پارکینسون، نویسنده کودکان و بزرگسالان از کشور ایرلند نوشته است.

 

 

شیوون پارکینسون از سال 1922 ، نوشتن را به شکل حرفه ای آغاز کرد و تا امروز بیش از 25 کتاب منتشر و جوایز ملی و بین المللی بسیاری کسب کرده است . کتاب هایش به زبان های متعدد ترجمه شده اند . او همچنین ویراستار نشریه بین المللی Bookbird و نشریه ایرلندی INIS بوده است . اکنون پارکینسون در مقام ناشر و مدرس نوشتن خلاق به کار می پردازد . همچنین به عنوان استاد مهمان در دانشگاه ها و موسسات بسیاری تدریس می کند ، به ویژه در زمینه کار با کودکان با نیازهای ویژه فعال است.

 بر اساس اعلام شورای کتاب کودک، پارکینسون در سال 2010، عنوان اولین دارنده مقام افتخاری ادبیات کودکان ایرلند را به دست آورد.

 متن پیام بدین شرح است:

 

نامه به کودکانِ جهان 


خوانندگان بارها از نویسندگان می پرسند که قصه های خود را چگونه می نویسند یعنی ایده ها از کجا می آیند؟ 

نویسنده در پاسخ می گوید: از تخیلم. خواننده با شنیدن این جواب احتمالاً می گوید: آه، بله. اما تخیلتان کجاست، از جنس چیست و آیا هر کسی دارای تخیل است؟ 

نویسنده می گوید: خُب، معلوم است. تخیل در سرم هست و از تصویر و واژه و خاطره ساخته می شود و از ردِپای دیگر قصه ها و واژه ها و خرده ریز اشیاء و نغمه ها و اندیشه ها و چهره ها و دیوها و اشکال و واژه ها و حرکات و واژه ها و امواج و آرابِسک ها و چشم اندازها و واژه ها و عطرها و احساس ها و رنگ ها و شعرها و تلق تلق های آهسته و زمزمه ها و مزه ها و طعم ها و فوران انرژی ها و رازهاو معماها و نسیم ها و باز هم واژه ها. 

و این همه آن جا یکریز می چرخند و می چرخند و آواز می خوانند و شهر فرنگ نمایش می دهند و شناور می شوند و گوشه ای می نشینند و فکر می کنند وسر می خارانند. 


پیداست که هرکسی صاحبِ تخیل است. اگر چنین نبود چگونه می توانستیم رؤیاپردازی کنیم؟ البته تخیلِ همه ی انسان ها از یک جنس نیست. تخیل آشپزها شاید بیشتر از هر چیزی طعم و مزه درخود داشته باشد و تخیل هنرمندان شکل و رنگ. تخیل نویسندگان، اما غالباً سرشار از واژهاست. 

خوانندگان و شنوندگانِ قصه ها نیز تخیلشان درگیر واژه هاست. تخیلِ نویسنده ایده ها و صوت ها و صداها و شخصیت ها و رویدادها را ورز می دهد و می چرخاند و در قالب ِقصه شکل می دهد، و قصه صد البته با واژه ساخته می شود، با فوجی از خطوط کج و کوله که بر صفحه ی کاغذ جولان می دهند. آن گاه نوبت می رسد به خواننده تا از راه برسد و به خطوط کج و کوله زندگی ببخشد. 


خطوط بر صفحه جا خوش می کنند و هم چنان فوج فوج به نظر می آیند اما در همان حال در تخیل خواننده جست و خیز می کنند و اکنون این خواننده است که واژه ها را می چرخاند و شکل می دهد تا آن جا که قصه در سرش به حرکت در می آید، همان گونه که زمانی در سرِ نویسنده به حرکت درآمده بود. 


از همین جاست که خواننده برای قصه درست همان اندازه مهم است که نویسنده. هر قصه فقط یک نویسنده دارد اما در زبانِ خودِ نویسنده از صدها، هزارها یا حتی میلیون ها خواننده برخوردار است و ای بسا که به بسیاری از زبان های دیگر نیز ترجمه شود. بدون نویسنده، قصه هرگز متولد نمی شود، اما از سوی دیگر، بدون هزاران خواننده ی گوشه و کنار جهان قادر نیست از همه ی زندگی هایی که در توان دارد برخوردار شود. 


هر یک از خوانندگانِ قصه با هر خواننده ی دیگرِ آن در چیزی شریک است. این خوانندگان یک یک و از یک نظر باهم قصه ی نویسنده را در تخیل خود بازآفرینی می کنند. این کاری است هم خصوصی و هم عمومی، هم فردی هم جمعی، هم درونی و محرمانه و هم بیرونی و بین المللی. 

چه بسا این همان عملی باشد که انسان ها به بهترین شکل از عهده ی انجام دادن آن بر می آیند. 

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:


برچسب‌ها:

تاريخ : سه شنبه 19 فروردين 1393برچسب:, | 11:44 AM | نویسنده : رضا فرخی |
.: Weblog Themes By :.
لینک های مرتبط
تصویر تصادفی

آی پی شما

ساعت

آخرین مطالب
پيوندهای روزانه
آرشیو مطالب
ویژه بینندگان عمومی
امکانات وب

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 28
بازدید دیروز : 55
بازدید هفته : 89
بازدید ماه : 356
بازدید کل : 7065
تعداد مطالب : 83
تعداد نظرات : 6
تعداد آنلاین : 1




اوقات شرعی به افق رزن

-->